گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 58
شماره 68 - مهر 1385








ضرورت پرسش
با فروکش کردن تب و تاب جشنها و جمعشدن بساط چراغانی و نقل و شیرینی، میتوان ارزیابی عملکردها نشست و در این باره
سخن گفت. اهمیت و جایگاه فرهنگ انتظار، ضرورت پرسش از فعالیتها و تبلیغات مهدوي و نقد عملکرد مؤسسات، سازمانها و
نهادهاي فرهنگی فعال در ایران را نمایان میسازد. بیاغراق از اهمیت فرهنگ مهدوي و انتظار آن در میان معتقدات اسلامی
بیگانگان آگاهی کامل دارند. به ویژة رویکرد سیاسی و اجتماعی و حرکتآفرینی این فرهنگ هیچگاه از نظر آنان دور نمانده
است. دلیل این ادعا در اقدام و اهتمام دول استعماري طی دویست سال اخیر در این باره و کوشش آنان براي انجام سریع
طی دو سه قرن اخیر « وزارت مستعمرات بریتانیاي کبیر » اقدامات باز دارنده و منحرف کننده قابل جستجو است. همۀ تلاش
مصروف تقلیل و خنثیسازي توانایی و امکانات بالقوه فرهنگ، آداب و احکام اسلامی از طریق سلب حیثیت اجتماعی، سیاسی از
این فرهنگ شده است. چنان که با تمامی امکانات سعی در شخصی، خصوصی جلوه دادن احکام و آداب مذهبی کردهاند. در
جایی نوشتهام که غرب همه را نشسته میطلبد. بیگمان هیچ مذهبی با روحیۀ جهانی و اجتماعی فعال، که براي بودن و زیستن در
صحنۀ خاك و مبارزه با کفر و شرك و نفاق طرحی و سخنی داشته باشد مقبول طبع استعمار پیرو هم پیمانان متأخرش واقع
نمیشود. نقل است که ملکۀ انگلستان در وقت بازدید از معبدي در هندوستان، از فاصلهاي بسیار دور و حتی دورتر از آنچه که
مومنان به آن معبد خود را مکلف میشناختند کفشهاي خود را به رسم احترام خارج کرد. مذهب بیحرکت و مرام خاموش
همواره مورد توجه و احترام و حمایت همه جانبهي استعمارگران بوده و هست. مگر نه اینست که عموم فرقههاي مهدوي و
موعودگرا را طی دویست سال اخیر انگلیسیها پایهگزاري کرده و هماکنون نیز تحت حمایت مستقیم و غیرمستقیم دارند؟ حتی پس
از جعل فرقههاي ضاله و مضله بابیت و بهائیت برخی گروه هاي مذهبی دیگر را هم تنها به دلیل پافشاري آنان بر مذهب خاموش و
افراط و » . بیاثر در حرکتهاي اجتماعی و سیاسی و بیتفاوت در وجه تبري جستن از مظاهر ظلم مورد حمایت پنهانی قرار دادهاند
را به عنوان دو خطر جدي در این حوزه میتوان مورد مطالعه قرار « روشنفکر زدگی جدید برخی مذهبیها » و « تفریط عوام الناس
داد عدم آگاهی دربارة حقیقت دین و فرهنگ مهدوي در گروه اول و جهل دربارة باطن فرهنگ غربی در گروه دوم که پیراسته از
تمایلات نفسانی و شهرتطلبی نیستند در ظهور و بروز دو جریان مذکور موثرند. این دو جریان دوشادوش جریان وابسته و طراحی
شده، مثلثی شگفت براي ضربهزدن به کیان فرهنگ مهدوي خلق میکنند. اگرچه معمولًا پس از بروز لطمات و آسیبها نحوة عمل
و میزان خسارات وارده توسط عاملان هویدا میشود لیکن، اقدام براي آسیبشناسی، مقابله با تهدیدها، نشر آگاهی و معرفت
حقیقی و نشان دادن گلوگاهها در وظیفه عموم عالمان و متولیان امور فرهنگی سرزمین اسلامی ماست. تردیدي نمیتوان کرد که
عوامل استکبار و استعمار حاضر به صرف میلیون ها دلار سرمایه براي برگزاري جشنهاي مذهبی خنثی و بیوضعاند. کسانی که
صفحه 7 از 60
گفت و گو از میلیونها زایر مسجد مقدّس جمکران را نوعی عمل نکوهیده و رقیب تراشی براي آستان مقدس حضرت فاطمه
معصومه، سلامالله علیها میپندارند همان قدر جاهل به این موضوع، شرایط تاریخی عصر حاضر و جایگاه فرهنگ مهدوياند که
مبلغان مذهبِ خاموش. شاید در اثر همین پندارهاي واهی است که متولیان شهر بزرگی چون تهران از آویختن چند رشته لامپ
رنگی به مناسبت جشن میلاد و با تدارك خوراك فرهنگی شهروندان در این ایام مبارك نیز دریغ میکنند و آن را نشانۀ نوعی
اسراف و تبذیر میشناسند. جاي آن است تا پرسیده شود چه طرح و برنامهاي را جایگزین ساختهاید؟ و کدامین فرصت را براي
مصونیت بخشی و معرفت افزایی جستجو میکنید در حالی که تنها در فرهنگ مهدوي است که تمامی امکانات و عناصر زیر را
میتوان جستجو کرد: 1 ترزیق روحیۀ پایداري و شکیبایی در برابر سختیها. 2 ایجاد نوعی تحرك و آمادگی در میان احاد
جامعه. 3 حفظ روحیۀ جهاد و تلاش براي اصلاحگري و احیاءگري 4 مصونیت بخشی در برابر ابتلائات سوء 5 بسط نسبت و
الفت با ساحت مقدس اهل بیت و به ویژه امام عصر، علیهمالسلام. و این در حالی است که در فرهنگ مهدوي، انتظار، عملی
آگاهانه همراه با آمادگی و مجاهده در سطوح مختلف فکري، اخلاقی و عملی براي ساختن آینده مطابق نقشه و طرح الهی است.
حال اگر موضوع و مفهوم دیگري را حاوي و حامل این همه توانایی میشناسید معرفی کنید تا تابع شما شویم. بیشک ظهور و بروز
انقلاب اسلامی ایران تنها ظهور بخشی از این فرهنگ و یاور است و مقدمهاي و پلی براي گذار از دیگر مراتب و مراحل تانیل به
شهر مقدّس منتظران و تجربۀ دولت کریمۀ حضرت ولی عصر، ارواحنا له الفداء موعود با گشودن باب گفت و گو و انتشار
گام نخستین را در ساماندهی فعالیتهاي مهدوي، و به قصد پیراستن این فعالیتها « پیشنویس منشور راهبردي فرهنگ مهدویت »
از خشو و زواید برداشته است. در همین جا از عموم فرهیختگان درخواست میشود نقطهنظرهاي ارشادي خود را به رشته تحریر
درآورده و اعلام نمایند. امید میرود ذیل عنایات حضرت صاحب الزمان علیهمالسلام، به سرانجامی در خور برسد. سردبیر
آسیبشناسی جشنهاي نیمه شعبان
بخشی از خطبه نماز جمعه قم، حضرت آیت الله ابراهیم امینی اشاره: نیمۀ شعبان دیگري را نیز پشت سر گذاشتیم. از شور و التهاب
فراوانی که از مدتها پیش از فرارسیدن نیمۀ شعبان براي برگزاري جشن میلاد موعود امتها، حضرت مهدي(ع) به وجود آمده
بود، خبر چندانی نیست. ریسهها، پرچمها و کاغذهاي رنگی، پلاکاردها و... برچیده شده است و از کیکهاي چندصد کیلویی،
جُنگهاي رنگارنگ تلویزیونی و همایشها و کنگرههاي پرهیاهو هم خبري نیست. تا بار دیگر در نیمۀ شعبانی دیگر متصدیان
فرهنگی کشور و صاحبان مکنت و دولت به یاد صاحب خود بیفتند و بساط جشن و شیرینی و شربت برپا کنند. فضاي آرام و
بیهیاهوي پس از نیمۀ شعبان فرصت مناسبی براي مرور دوباره بر نحوة برگزاري جشنهاي نیمۀ شعبان و آسیبشناسی این
جشنهاست. آیا جامعۀ ما توانسته است از فرصت نیمۀ شعبان براي ترویج یاد و نام آخرین حجت خدا و تذکر تکلیف و وظیفۀ مردم
در برابر آن حضرت استفاده کند؟ آیا جشنهاي نیمۀ شعبان توانسته است مردم را با امام خود آشتی دهد و فاصلۀ میان امام و
شیعیانش را کمتر کند؟ آیا مراسم و جشنهاي این ایام در افزایش معرفت مردم ما نسبت به امام زمان(ع) مؤثر بوده است؟ آیا...؟
اینها پرسشهایی که در این فضاي آرام میتوان به آنها پرداخت. آنچه در پی خواهد آمد، سخنان دردمندانۀ عزیزي است که
تلاش کرده این پرسشها را در برابر اذهان عمومی مطرح کند. شاید روزي کسی به آنها پاسخ دهد. با هم بخشی از خطبۀ نماز
24 قم را که توسط حضرت آیتالله امینی ایراد شده است، میخوانیم. بزرگترین مناسبت این ایام میلاد مسعود /6/ جمعۀ تاریخ 85
حضرت بقیۀ الله الاعظم امام زمان(ع) است. من این میلاد بزرگ را به عموم شیعیان مخصوصاً منتظران واقعی آن جناب تبریک
عرض میکنم. در این ایام همه شاهد بودیم که چه جشنهاي بسیار مفصلی در شهرها و روستاهاي کشور به عنوان اظهار اخلاص به
حضرت امام زمان(ع) برپا شد و مردم چگونه علاقۀ خود را به آن حضرت ابراز کردند. آن مقدار که من دیدم و شاهد بودم امسال
صفحه 8 از 60
جشنها حتی زیادتر از سالهاي پیش بود. من از عموم مردم و از کسانی که براي احیاي نام امام زمان(ع) این مجالس را برپا کردند
تشکر و قدردانی میکنم. خدا ان شاء الله به همۀ شما جزاي خیر عطا کند. در اینجا میخواهم مطلبی را به عنوان اظهار تأسف عرض
کنم. این ایام و شوري که در جوانها و مردم دیده میشد فرصت خوبی براي طرح مسائل مربوط به امام زمان(ع) در جامعۀ ما بود.
ما دهها مسئله دربارة امام زمان(ع) داریم که نیاز به بحث و توضیح و روشنگري دارد. مسئلۀ امام زمان(ع) یک مسئلۀ عادي نیست.
یک عقیدة بسیار ممتازي است که براي تبیین آن نیاز به کار فرهنگی است و بهترین فرصت، همین زمان جشنها و چراغانیهاست.
اما ما چه مقدار از این فرصت استفاده کردیم؟! شما خودتان بهتر میدانید. من در این ایام در یکی از شهرهاي بزرگ کشور بودم از
باب اتفاق از وسط شهر عبور میکردم و دیدم که مردم با چه اخلاصی نسبت به امام زمان(ع) اظهار علاقه میکنند و شربت و
شیرینی توزیع میکنند. اینها جاي خوشوقتی و تشکر دارد. اما چه مقدار از این فرصت براي معرفی برنامه و هدف امام زمان(ع) و
وظایف مسلمانان و شیعیان در غیبت امام زمان(ع) استفاده شد؟! شما خودتان در این مجالس بودهاید و میدانید که چه مقدار از این
فرصت استفاده شده است. یکی از مسائل مهمی که در مورد امام زمان(ع) باید مطرح میشد مسئلۀ انتظار فرج است که از
خصوصیات شیعیان است و اگر درست مورد استفاده قرار گیرد، عقیدة بسیار مهم و سازندهاي است. آیا این انتظار فرج که این همه
أفضل أعمال أمّتی انتظار الفرج؛ برترین اعمال انتظار فرج » : در روایات بر آن تأکید شده است و پیامبر(ص) دربارة آن میفرماید
تبیین لازم ندارد؟ آیا براي امام ،« أفضل العبادة إنتظار الفرج؛ برترین عبادتها انتظار فرج است » : یا در جایی دیگر میفرماید « است
زمان(ع) تنها میتوان به چراغانی کردن اکتفا کرد؟ آیا این انتظار فرج است؟! ما انتظار میکشیم که امام زمان(ع) بیاید چه کند؟ ما
انتظار میکشیم که امام زمان(ع) دین اسلام را در سراسر جهان گسترش دهد و همۀ مردم همه به وظایف دینی خودشان عمل کنند.
گناه نکنند، ربا نخورند، رشوه نگیرند، سرقت نکنند، مشروبخواري نکنند و... . امام زمان(ع) براي اینها میآید و پیش از همه
براي این میآید که ظلم و ستم را از زمین برچیند. مبارزه با ظلم و ستم و گسترش عدل و داد از موضوعاتی است که در اکثر
روایات مرتبط با امام زمان(ع) آمده است. آیا این موضوع خود به خود محقق میشود؟ از روایات استفاده میشود که براي آمادگی
ظهور امام زمان(ع) دو مطلب ضرورت دارد: یکی اینکه افراد خودشان را آنگونه بسازند که امام زمان(ع) میخواهد. امام زمان(ع)
میخواهد که مردم نماز بخوانند، روزه بگیرند، عباداتشان را به جا بیاورند، گناه و ظلم و ستم نکنند. آیا این سازندگی فردي براي
ما حاصل شده و در این جشنها این موضوع ترویج شده است که ما کاري کنیم که خوب شویم؟! گاهی جوانهاي مخلص از من
از آنها میپرسم: براي چه میخواهید خدمت امام زمان(ع) برسید؟ امام « آقا! دعا کن ما خدمت امام زمان(ع) برسیم » میخواهند که
زمان(ع) وقتی آمد میگوید شما مسلمان درست باش. خوب، الآن اینگونه باشید. منتظرید که وقتی امام زمان(ع) آمد دزدي
نکنید، مال حرام نخورید و کارهاي نیک انجام دهید؟! اگر ما همه، ظلم و ستم کنیم. زن به شوهر، شوهر به زن، پدر به فرزند،
فرزند به پدر، همسایه به همسایه، و همکسب به همکسب ظلم کند، در این صورت منتظریم که امام زمان(ع) بیاید چه کار کند؟
امام زمان(ع) میآید که ظالمین را گردن بزند. اگر ما خودمان مصداق ظالمین باشیم که گردن ما هم زده میشد. این چه آمادگی
است که ما داریم؟ آیا نباید این مطالب در جشنها و مجالس این ایام گفته میشد. مطلب مهم دیگر مسئلۀ آمادگی جهان براي قیام
حضرت مهدي(ع) است. حضرت مهدي(ع) که نمیآید فقط یک شهر یا یک کشور را آباد کند میخواهد جهان را آباد کند. ما
براي آمادگی جهان براي شنیدن افکار امام زمان(ع) چه مقدار کار کردهایم. چه مقدار امام زمان(ع) و برنامۀ او را درست معرفی
کردهایم؟ چه مقدار مقدمات ظهور را فراهم کردهایم؟ در این فرصتها مردم باید آمادگی علمی، عقیدتی، تسلیحاتی پیدا کنند و
زمینۀ قبول امام زمان(ع) فراهم شود. اما با کمال تأسف این موضوعات مورد غفلت واقع میشود و در این ایام از شور و احساس
جوانان مخلص براي کار کردن عملی براي خودسازي و آماده کردن زمینۀ ظهور امام زمان(ع) استفاده نمیشود. اگر در این
فرصتها نشود پس کی باید بشود؟ شما خودتان جشنها و مداحیها را شاهد بودید. آیا اینها زیبندة امام زمان(ع) است؟ آیا
صفحه 9 از 60
برخی از تعبیراتی که در این ایام در مداحیها به کار رفت شایستۀ آن حضرت است؟ من خودم شنیدم که مداحی میگفت:
آیا این سخنان زیبندة کسی است که قطب عالم امکان است و « چشمون مست و ابروي کمانیت. کجایی تا قربونت بگردم »
میخواهد جهان را اصلاح کند؟! ما به کجا میرویم؟! آیا اینها توهین به امام زمان(ع) نیست؟ من مخالف این که این مجالس باید
برپا شود نیستم، بلکه میگویم باید محتواي این جشنها عوض شود. متأسفانه آنچه عرض کردم از صدا و سیماي جمهوري اسلامی
هم پخش میشود. آیا این ترویج خرافات نیست؟! اي مداح محترمی که افتخار میکنی و میگویی امسال در جمکران دو میلیون
نفر جمعیت آمده بود. شما از این دو میلیون جمعیت چه استفادهاي براي سازندگی اسلام کردید؟ آنها که به جمکران آمدند از
روي اخلاص آمدند و ثواب خودشان را هم میبرند. اما آنها که اینگونه برنامهریزي میکنند خیانت میکنند. امیدوارم خداوند
متعال این امور را اصلاح کند.
فرهنگ مهدوي و رسانه ملی
خلیل منتظر قائم در دو سه دهۀ گذشته، موضوع منجیگرایی، موعود باوري و آخرالزمانشناسی به شدت مورد توجه رسانههاي
غربی به ویژه رسانههاي دیداري و شنیداري قرار گرفته و در طول این سالها دهها فیلم سینمایی و ویدئویی با موضوعاتی چون نبرد
آخرالزمان (آرمگدون)، رویدادهاي آخرالزمان، ظهور مسیح به عنوان منجی موعود آخرالزمان و حوادث و رویدادهاي پیش از این
ظهور در قالب برنامههاي نمایشی و مستند ساخته و پخش شده است، به گونهاي که شما در یک جستجوي ساده در اینترنت به
اسامی دهها فیلم با موضوعات یادشده برخورد میکنید. البته در مورد چرایی رشد و گسترش این مباحث در رسانههاي تصویري
غربی، دیدگاههاي مختلفی مطرح شده است، اما بر اساس ادله و مستندات موجود میتوان گفت که دلیل این رشد و گسترش،
توسعۀ دامنۀ نفوذ فرهنگی، سیاسی جریان مسیحیت بنیادگرا، یا مسیحیت صهیونیستی در طول سالهاي اخیر است؛ چرا که این
جریان آموزههاي آخرالزمانی کتاب مقدس را دستمایۀ فعالیتهاي سیاسی نظامی خود در جهان قرار داده و همۀ تلاش خود را
متوجه تحقق پیشگوییهاي کتاب مقدس ساخته است و از همین رو از ابزار رسانهها به بهترین شکل در جهت اهداف خود استفاده
میکند. این نکته را نیز باید در نظر داشت که سیاست رسانهاي این جریان از یک سو، تبلیغ و ترویج آموزههاي آخرالزمانی کتاب
مقدس و از سوي دیگر، مقابله با آموزههاي آخرالزمانی اسلام و بدنام کردن منجی موعود مسلمانان است. در مورد صدا و سیماي
جمهوري اسلامی، باید گفت که متأسفانه این دو رسانۀ ملی با تأخیري 10 15 ساله به موضوع مهدویت پرداختهاند. البته از حدود
از صداي جمهوري اسلامی ایران پخش میشد و برخی شبکههاي رادیویی؛ مانند « انتظار سبز » سالهاي 74 75 برنامهاي با عنوان
رادیو جوان و رادیو معارف هم در سالهاي اخیر برنامههایی در این زمینه داشتهاند ولی در حوزة سیما، کار با تأخیر بیشتري آغاز
به » : شده است. مهمترین مجموعه برنامههاي مهدوي که در چند سال اخیر از شبکههاي مختلف سیما پخش شده ، به این شرح است
که در شبکۀ چهار تولید شده؛ « پهري دیگر » که هر دو از از شبکۀ دو سیما پخش شدهاند، برنامۀ « چهل وادي تماشا » ،« سوي ظهور
تولید شبکۀ اول سیما. اگر بخواهیم برنامههاي مهدوي صدا و « پایان دوران » که از شبکه قرآن پخش شد، و برنامۀ « صبح امید » برنامۀ
سیما را در یک نگاه اجمالی مورد ارزیابی قرار دهیم، به این نکات میتوانیم اشاره کنیم: 1. این برنامهها بیشتر در قالب برنامههاي
ترکیبی و میزگرد ساخته شدهاند و در آنها نوآوري و ابتکار چه از نظر قالب و چه از نظر محتوا کمتر یافت میشود. در این میان
به عنوان برنامهاي که هم از نظر موضوع و هم از نظر ساختار نوآوري داشته است، یاد کرد. « پایان دوران » شاید بتوان تنها از برنامۀ
که البته این برنامه هم در پخش دچار مشکلات فراوانی شد و بالاخره بینندگان سیما نفهمیدند که این برنامه کی آغاز شد و کی
پایان یافت. 2. بعد معرفتی موضوع مهدویت و انتظار در این برنامهها کمتر مورد توجه قرار میگیرد و بیشتر به جنبههاي عاطفی و
احساسی این موضوع توجه میشود. باید توجه داشت که صدا و سیما در زمینۀ موضوع مهدویت، باید جنبههاي ذهنی عقلی، قلبی
صفحه 10 از 60
احساسی و عینی رفتاري انسانها را مورد توجه قرار دهد و تلاش کند که تمام این جنبهها را با برنامههاي خود متأثر کند. 3. در
این برنامهها به مخاطبان کودك و نوجوان کمتر یا بهتر بگویم اصلًا توجه نشده و برنامۀ ویژهاي براي این گروه سنی مخاطبان
ساخته نشده است. 4. رسانۀ ملی براي مناسبتهاي خاص مرتبط با حضرت صاحبالامر(ع) برنامهریزي خاصی ندارند و شبکههاي
مختلف صدا و سیما در این ایام خود را بیشتر با برگزاري جُنگهاي به اصطلاح شاد و با دعوت از خوانندگان و هنرمندان سینما
و تلویزیون پر میکنند و کمتر به موضوع معرفتافزایی و ایجاد انس و ارتباط با امام زمان(ع) توجه میکنند! و اگر در این برنامهها
از کارشناسی هم دعوت شود، چنان سر و ته مطلب را به هم میپیچند که مخاطبان متوجه نمیشوند که بالاخره آن کارشناس
محترم چه گفت. 5. در برنامههاي مهدوي رسانۀ ملی، چه ویژهبرنامهها و چه مجموعهبرنامهها، تلاشی براي ارائۀ چهرهاي جذاب،
مطلوب و دوستداشتنی از قیام جهانی امام عصر(ع) صورت نمیگیرد. و مخاطبان این برنامهها کمتر با ژرفاي اتفاقی که قرار است
با ظهور امام زمان(ع) در جهان رخ دهد، آشنا میشوند. سخن آخر اینکه، صدا و سیما باید بسیار مواظب باشد که به آسیبهایی
که جامعۀ ما در موضوع مهدویت به آنها دچار شده به ویژه موضوع عوامزدگی، سطحینگري، شمارزدگی و... دچار نشود، و
همواره برنامههاي خود را بر اساس منابع متقن و مستدل و بر اساس پژوهش و تحقیق سامان دهد.
دعا براي ظهور حضرت مهدي(عج)
در شب بیست و سوم ماه مبارك رمضان شیخ بزرگوار کفعمی(ره) مینویسد: از ائمۀ معصومین(ع) به ما رسیده است که: در شب
بیست و سوم ماه مبارك رمضان، این دعا را در حال سجده یا ایستاده یا نشسته، و در هر حالی و در تمامی ماه مبارك، و هر طور که
برایت امکان دارد و در تمام دوران عمرت، تکرار کن؛ و بعد از بزرگداشت و اداي احترام به خداوند متعال، و درود بر
پیامبرش(ص) بگو: اللّهمّ کن لولیّک الحجّ ۀ بن الحسن، (صلواتک علیه و علی آبائه)، فی هذه السّاعۀ و فی کلّ ساعۀٍ، ولیّاً و حافظاً،
و قائداً و ناصراً، و دلیلًا و عیناً، حتّی تسکنه أرضک طوعاً، و تمتّعه فیها طویلًا. بار خدایا؛ براي ولیّت حجتبن الحسن (که درود تو
بر او و پدران او باد)، در این ساعت و در هر ساعت، سرپرست و محافظ و پیشوا و یاور و راهنما و دیدهبان باش، تا او را از روي میل
و رغبت بر روي زمینت ساکن گردانی، و بهرهمندي او را در زمین طولانی فرما.
پیشنویس منشور راهبردي فرهنگ مهدویت
در چند سال گذشته شور و شوق ظهور منجی موعود در سراسر جهان و در میان همۀ اقوام، ملل و مذاهب رشدي شتابان داشته و
مباحث مربوط به آخرالزمانشناسی و منجیگرایی با سرعتی باورنکردنی گسترش یافته است. پیروان اهل بیتعلیهم السلام در
سرزمین اسلامی ایران نیز به مدد انفاس قدسی حضرت بقیۀاللَّه الأعظم - أرواحنا له الفداء - توجه روزافزونی دربارة موضوع
مهدویت و انتظار پیدا کرده و عاشقان مهدي ع) گوشه، گوشۀ این سرزمین را تبدیل به مجالس ذکر یاد و نام آن عزیز کردهاند.
اشاره: در پی درج پیشنویس منشور راهبردي فرهنگ مهدویت در شماره 57 مجلۀ موعود، این پیشنویس مورد بازنگري قرار
گرفت و نیمۀ شعبان امسال آمادة عرضه شد. اینک ویرایش نخست آن براي اطلاع همۀ عزیزانی که این موضوع را دنبال میکنند،
تقدیم میشود. مقدمه در چند سال گذشته شور و شوق ظهور منجی موعود در سراسر جهان و در میان همۀ اقوام، ملل و مذاهب
رشدي شتابان داشته و مباحث مربوط به آخرالزمانشناسی و منجیگرایی با سرعتی باورنکردنی گسترش یافته است. پیروان اهل
بیتعلیهم السلام در سرزمین اسلامی ایران نیز به مدد انفاس قدسی حضرت بقیۀاللَّه الأعظم - أرواحنا له الفداء - توجه روزافزونی
دربارة موضوع مهدویت و انتظار پیدا کرده و عاشقان مهدي ع) گوشه، گوشۀ این سرزمین را تبدیل به مجالس ذکر یاد و نام آن
عزیز کردهاند. امروزه در کشور ما کمتر مرکز علمی و آموزشی دیده میشود که در آن محفل، انجمن، کانون، گروه یا نشریهاي با
صفحه 11 از 60
هدف تبلیغ و ترویج باور مهدوي یا تحقیق و پژوهش در این زمینه شکل نگرفته باشد. رسانههاي عمومی، اعم از صدا و سیما،
مطبوعات و پایگاههاي اطلاعرسانی نیز از این قافله عقب نمانده و با سرعت روزافزونی به سمت تولید آثار دیداري، شنیداري و
نوشتاري مرتبط با فرهنگ مهدویت به پیش میروند. از سوي دیگر شاهد افزایش مراکز و مؤسسات فرهنگی، تبلیغی و پژوهشی
مهدوي در کشور هستیم. شرایط به وجود آمده، اگرچه موجب زنده شدن روح امید و سرزندگی در جامعه ما شده و باور به ظهور
منجی موعود را بیش از پیش در جامعۀ ما زنده ساخته است، اما بیمها و نگرانیهایی را هم در بین صاحبنظران مباحث اعتقادي و
فرهنگی ایجاد کرده است؛ زیرا فضاي موجود، زمینۀ طرح افکار و اندیشههاي انحرافی و دیدگاهها و نظرات افراطی و تفریطی در
زمینۀ باور مهدوي و فرهنگ انتظار را نیز فراهم ساخته است و بیم این میرود که عدهاي به دلیل نشناختن درست این باور و
فرهنگ، نداشتن بینش عمیق در این زمینه و یا تحت تأثیر برخی دشمنان دانا و دوستان نادان، علاوه بر این که خود دچار آسیب و
انحراف عقیدتی شوند، فرهنگ ارزشمند مهدویت را نیز دچار آسیب سازند. از اینرو، ضروري به نظر میرسد که مراکز و
مؤسسات فعال مهدوي با تدوین منشوري که در آن اصول و چارچوبهاي فعالیتهاي پژوهشی، آموزشی و ترویجی در حوزة
مهدویت تبیین شدهباشد، مقدمات ایجاد وحدت نظري و عملی در این زمینه را فراهم آورند و جلوي آسیبها و انحرافهاي
احتمالی را بگیرند. تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود جامعۀ شیعی ایران از یگانه دستاویز خود براي نیل به سعادت و
رستگاري دنیوي و اخروي به خوبی استفاده کند و با بهرهگیري از فرهنگ مهدویت از فتنهها و آشوبهاي عصر غیبت به سلامت به
تهیه شده است و امیدواریم پس از بحث و بررسی نهایی، « مؤسسه فرهنگی موعود » درآید. پیشنویس حاضر با این هدف از سوي
به عنوان سندي براي فعالیتهاي مهدوي در کشور مطرح شود. در همینجا از همۀ صاحبنظران و فعالان در حوزة مباحث مهدوي
دعوت میکنیم که با ارائۀ دیدگاهها و نظرات خود دربارة این پیشنویس قدم مؤثري در راه اتقان و تکمیل آن بردارند. 1. مبانی
و تکمیل کنندة رسالت خاتمالانبیاء(ص) بوده و در عصر حاضر امامت در وجود شریف حضرت « نبوت » تداوم ،« امامت » .1- نظري 1
2. بر اساس روایات قطعی و تردید ناپذیري که از پیامبر گرامی اسلام ص) و - خاتم الاوصیاء امام مهدي(عج) تجلی یافته است. 1
ائمۀ معصومین(ع) به ما رسیده است معرفت امام زمان(ع) بر هر فردي لازم است، و دست نیافتن به این معرفت برابر با مرگ جاهلی
3. معرفت امام زمان(ع) آنگاه میتواند ما را از مرگ جاهلی برهاند که بتوانیم با - (مرگ در حال کفر یا شرك یا نفاق) است. 1
4. امام مهدي ع) آخرین حجت خدا، - شناسایی امام عصر خود، از هدایتهاي او بهرهمند شویم و اوامر و نواهی او را پاس داریم. 1
.5- تداومبخش سلسله حجتهاي الهی، خاتم اوصیا، وارث همۀ انبیا و اولیاي پیشین و آخرین امام از نسل پیامبر اکرم ص) است. 1
6. امام - حضرت حجّت ع) با وجود غیبت ظاهري، شاهد و ناظر بر اعمال شیعیان بوده و از همۀ آنچه بر آنان میگذرد آگاه است. 1
7. بر - مهدي ع) از پس پردة غیبت اداره و ولایت امور جهان را بر عهده دارد و عنایت آن حضرت شامل حال مردم میشود. 1
اساس روایات اسلامی و فرمایش صریح امام عصر(ع)، در عصر غیبت، فقهاي عظام شیعه حجت بر همۀ مردم بوده و آنها موظفند
8. هدایت و سرپرستی امور سیاسی اجتماعی مسلمانان در - دیدگاه و نظرات این فقها را در همۀ امور خود مورد توجه قرار دهند. 1
عصر غیبت به فقیهی برگزیده از میان فقهاي جامعالشرایط سپرده شده است و مردم با پذیرش ولایت این فقیه میتوانند جامعۀ خود
9. انتظار منجی موعود و اعتقاد - را تا عصر ظهور امام عصر(عج) به نحو شایستهاي که مورد رضاي آن حضرت است، اداره کنند. 1
به تحقق آیندة روشن و به دور از هرگونه تیرگی، تباهی، ظلم و فساد براي جهان در میان همۀ ملل و نحل و به ویژه پیروان ادیان
ابراهیمی مطرح بوده و همۀ مسلمانان اعم از شیعه و اهل سنت در انتظار ظهور مردي از خاندان پیامبر اکرم ص) و از نسل فاطمه
10 . در تفکر شیعی، انتظار موعود، به عنوان یک اصل مسلم اعتقادي مطرح بوده و همۀ شیعیان موظفند همواره - زهرا(س) هستند. 1
11 . انتظار، عملی آگاهانه همراه با آمادگی و مجاهده، در سطوح مختلف فکري، - در انتظار ظهور آخرین حجت خدا باشند. 1
12 . انتظار، ضامن حفظ سلامتی اخلاقی فرد و جامعه، تداوم - اخلاقی و عملی براي ساختن آینده مطابق برنامه و نقشۀ الهی است. 1
صفحه 12 از 60
انگیزه مجاهده و تلاش، بقاي روحیۀ امیدواري و نشاط در جامعه، پایداري و شکیبایی در برابر سختیها و مشکلات، مصونیت
13 . بر - عمومی در برابر ابتلائات سوء عصر غیبت و بالاخره گسترش و تعمیق انس و الفت با ساحت قدس اهل بیت ع) است. 1
اساس تعالیم ائمۀ معصومینعلیهم السلام منتظر باید هر لحظه آمادة ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان ارادة
14 . شیعیان در عصر غیبت، وظایف و تکالیف - خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندي در پیشگاه حجت خدا حاضر شود. 1
مختلفی در برابر حجت خدا دارند و تنها با عمل کردن به آنها میتوانند در برابر آن حضرت سربلند باشند و از این طریق رضایت
15 . از مهمترین وظایف شیعیان در برابر حجت خدا، پیراستن خود از خصایص ناپسند و آراستن خود - خداوند را به دست آورند. 1
به اخلاق نیکو، حفظ و تقویت پیوند قلبی با امام عصر(ع) و تجدید دائمی عهد و پیمان با آن حضرت، کسب آمادگی همه جانبۀ
فکري، فرهنگی و عملی و مهیا کردن شرایط براي ظهور، ارتباط با فقها و مراجع تقلید، به عنوان نواب عام امام عصر(ع) و دعا براي
16 . در عصر حاضر که دوران امامت و ولایت آخرین حجّت خدا، امام مهدي ع) است، ما از یک سو وظیفه - تعجیل فرج است. 1
داریم که به ریسمان ولایت مهدوي چنگ زنیم و همۀ مناسبات فردي و اجتماعی خود را بر اساس خواست و رضایت آن حضرت
که از طریق کتاب و سنت به دست ما میرسد، سامان دهیم و از سوي دیگر مکلفیم که از تمسک به ولایت دشمنان ایشان
17 . شناسایی همه جانبه (نظري و عملی) کفر، - خودداري کنیم و از هر آنچه که در تقابل با این ولایت است بیزاري جوییم. 1
شرك و نفاق و مظاهر آنها در عصر حاضر براي پیراستن مناسبات فردي و جمعی مسلمانان از شائبهها و کسب آمادگی براي مقابله
با آن مظاهر و اصلاح مناسبات و مصونیت بخشی به وجوه مختلف حیات فرهنگی و مادي مسلمین امري ضروري و اجتنابناپذیر
18 . امام راحل ره) با طرح اندیشۀ حکومت اسلامی در عصر غیبت و تلاش خستگیناپذیر در راه تحقق این اندیشه به - است. 1
19 . پرداختن به باور - معنا و مفهوم تازهاي بخشید و تعریفی نو از رسالت و تکلیف شیعیان در برابر حجت خدا ارائه داد. 1 « انتظار »
مهدوي و فرهنگ انتظار، ضرورت انکارناپذیر عصر ماست و احیا و گسترش این باور و فرهنگ در جامعه ما میتواند اقشار مختلف،
1. شناسایی و نقد بنیادین وجوه مختلف - به ویژه جوانان را در برابر امواج مسموم تهاجم فرهنگی بیگانه بیمه سازد. 2. راهبردها 2
عدالت » و « معنویتگرا » ،« حقیقت مدار » فرهنگ و تمدن مغرب زمین، به عنوان فرهنگ و مدنیتی که در تقابل جدي با آرمان
مهدوي قرار دارد؛ زیرا انسانهاي عصر غیبت تنها زمانی میتوانند به ریسمان ولایت مهدوي چنگ زنند و به تمام معنا در « محور
2. شناخت و - سلک منتظران موعود قرار گیرند که باطل زمان خویش را بهدرستی بشناسند و با تمام وجود از آن بیزاري جویند. 2
نقد جدي مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصادي حاکم بر جوامع اسلامی؛ مناسباتی که عمدتاً به تقلید از الگوهاي توسعۀ غربی و
تحت تأثیر اندیشههاي عصر مدرنیته در این جوامع شکل گرفته است؛ چرا که این جوامع بدون شناخت جدي از وضع موجود خود
3. تلاش در جهت - نمیتوانند به راهکارهاي مبتنی بر آموزههاي دینی براي خروج از فتنههاي فراگیر عصر غیبت دست یابند. 2
تدوین استراتژي سیاسی، فرهنگی، اقتصادي و نظامی جوامع اسلامی در عصر غیبت و تا رسیدن به عصر طلایی ظهور، براساس
4. تبیین وظایف و مسئولیتهاي نهادها و دستگاههاي مختلف فرهنگی، آموزشی، تبلیغی و - اندیشۀ مهدوي و فرهنگ انتظار. 2
5. بازشناسی وجوه مختلف اعتقادي، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی - اجرایی در جهت توسعه و تعمیق باور مهدوي در جامعۀ ما. 2
اندیشۀ مهدوي و فرهنگ انتظار با بهرهگیري از منابع متقن و مستدل و استفاده از همۀ توان مراکز علمی حوزوي و دانشگاهی در
6. تلاش در جهت پالایش اندیشۀ ناب مهدوي از هرگونه - زمینه مباحث کلامی، فلسفی، عرفانی، اخلاقی، حقوقی، سیاسی و... . 2
شائبۀ جعل و تحریف و زدودن این اندیشه از زنگارهاي جهل و خرافه، سخنان سست و بیاساس و هرگونه دیدگاه انحرافیِ مبتنی بر
7. پاسخگویی عالمانه و متناسب با نیازهاي روز به شبهات، پرسشها و ابهامهاي موجود در زمینۀ منجیگرایی - افراط یا تفریط. 2
9. احیا - 8. شناساندن معارف مهدوي به نسل جوان و نهادینه ساختن این معارف در متون آموزشی از دبستان تا دانشگاه. 2 - شیعی. 2
10 . تبیین - و گسترش فرهنگ انتظار و تلاش براي شناساندن نقش سازندة این فرهنگ در پایداري و پویایی جوامع اسلامی. 2
صفحه 13 از 60
وظایف و تکالیف مردم در برابر حجت خدا و امام عصر(ع)، نهادینه ساختن این وظایف و تکالیف در فرد و اجتماع و آماده ساختن
11 . مقابلۀ جدي با کلیۀ جریانهاي سیاسی - فرهنگی که در قالب کتاب، - جامعه اسلامی براي استقبال از واقعۀ مبارك ظهور. 2
نشریه، فیلم، نرمافزارهاي رایانهاي، پایگاههاي اطلاعرسانی جهانی (اینترنت) و... به تقابل با اندیشۀ موعودگرایی شیعی میپردازند،
12 . بررسی و نقد کلیۀ - از طریق گسترش فرهنگ ناب مهدوي و نقد و بررسی جریانها و تفکرهاي انحرافی و التقاطی. 2
.13- دیدگاههایی که از سوي متفکران ماديگرا و فرقههاي انحرافی در زمینۀ جهان آینده و آیندة جهان مطرح شده است. 2
بهرهگیري شایسته از ابزارهاي هنري و رسانههاي دیداري و شنیداري به ویژه سینما و تلویزیون براي تبلیغ و ترویج معارف مهدوي.
14-2 . ترویج و گسترش مفاهیمی چون امید به آینده، یاري مظلومان، منجیگرایی، ظلمستیزي، عدالتخواهی، معنویتگرایی و...
که از عناصر جوهري فرهنگ مهدویت و انتظار به شمار میآیند، از طریق قالبهاي مختلف هنري (ادبیات داستانی، شعر،
15 . گشودن زوایاي جدید در طرح مباحث مهدوي و پرداختن به موضوعات مختلف فرهنگی، سیاسی، - نمایشنامه، فیلم و...). 2
1. توجه به جایگاه و شأن رفیع امام عصر(ع) و خودداري از به کار بردن کلمات و - اجتماعی از منظر فرهنگ انتظار. 3. سیاستها 3
2. توجه به دیدگاهها و نظرات مراجع عظام تقلید براي در امان ماندن از - تعابیري که شایسته جایگاه و شأن آن حضرت نیست. 3
3. توجه به کارکردهاي مجالس و مراسم مهدوي و تلاش براي حفظ کارکرد - هرگونه افراط و تفریط در فعالیتهاي مهدوي. 3
اصلی این مجالس و مراسم که چیزي جز تجدید پیمان با امام عصر(ع)، یادآوري تکالیف و رسالتهاي ما نسبت به آن امام، ترویج
4. پرهیز از تعیین وقت براي ظهور و متمرکز - فرهنگ انتظار و آمادهسازي جامعه براي ظهور یگانه منجی عالم بشریت نیست. 3
کردن همۀ تلاشهاي فرهنگی، تبلیغی بر اصل لزوم انتظار فرج، منتظر نگه داشتن مردم، حفظ شادابی و سرزندگی انتظار در آنها و
5. پرهیز از طرح مطالب سست، واهی و بیاساس مبتنی بر خواب و رؤیا براي ترویج و تبلیغ فرهنگ - یادآوري وظایف منتظران. 3
- 6. پرهیز از دامن زدن به موضوع تشرفات و خودداري از طرح تشرفاتی که منبع و مستند محکم و قابل اعتمادي ندارند. 3 - انتظار. 3
7. خودداري از بهرهبرداريهاي مادي از موضوع تبلیغ و ترویج نام امام عصر(عج) و پرهیز از هرگونه برخورد سوداگرانه و با هدف
8. بسنده نکردن به بُعد احساسی و عاطفی موضوع مهدویت و انتظار و تلاش در جهت بالا بردن سطح - طرح خود، با این موضوع. 3
9. پرهیز از هرگونه افراط و زیادهروي در طرح یاد و نام امام عصر(عج) در محافل، مجامع، رسانهها و - معرفت مردم در این زمینه. 3
10 . توجه به تمایزها و تفاوتهاي ادبیات آخرالزمانی - دستگاههاي تبلیغی به گونهاي که موجب زدگی مردم از این موضوع شود. 3
11 . بهرهگیري از منابع متقن و مستدل در تبلیغ و - و منجیگرایی شیعی با ادبیات آخرالزمانی و منجیگرایی سایر ادیان و مذاهب. 3
ترویج فرهنگ مهدوي.
تاثیر دعاي امام زمان
یکی از علماي خراسان از دوستان مرحوم آخوند ملا محمدتقی مجلسی(ره) (پدر علامه مجلسی) نقل میکند: هنگامی که از کربلا
بازمیگشتم، در اثناي راه در عالم رؤیا دیدم به داخل خانهاي وارد شدم و در آن خانه، پیامبر خدا و ائمۀ معصومین(ع) تشریف
داشتند و به ترتیب نشسته بودند و حضرت حجت منتظر(ع) پایینتر از همۀ آنها نشسته بودند و مرا نیز پایینتر از آن بزرگوار
در حق » : نشاندند. ناگاه دیدم که آخوند ملامحمدتقی مجلسی شیشۀ گلابی آورد و قنداقهاي را به پیامبر خدا(ص) داد و عرض کرد
پیامبر اکرم(ص) قنداقه را گرفتند و در حق او همان دعا را فرمودند و «. این طفل دعا بفرمایید که خداوند او را مروج دین بگرداند
حضرت امیرالمؤمنین(ع) قنداقه را گرفتند و همانگونه دعا «. در حق او دعا کن » : سپس قنداقه را به امیرالمؤمنین(ع) دادند و فرمودند
فرمودند و سپس قنداقه به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و یک یک ائمه(ع) داده شد و هر یک در حق او دعا کردند؛ تا نوبت به
«! تو هم در حق او دعا کن » : امام عصر(ع) رسید. آن حضرت نیز همانگونه دعا کردند و سپس قنداقه را تحویل من دادند و فرمودند
صفحه 14 از 60
من طفل را گرفتم و مانند پیامبر و ائمه(ع) دعا کردم که خداوند او را مروج دین قرار دهد و سپس از خواب بیدار شدم. اتفاقاً در
طول آن سفر، از شهر اصفهان عبور کردم و به جهت رفاقت و دوستی دیرین، به منزل آخوند ملامحمدتقی مجلسی وارد شدم. بعد
این طفل امروز » : از ورود من، ملامحمدتقی به اندرون خانۀ خود رفتند و قنداقۀ طفلی را آوردند و به دست من دادند و فرمودند
من آن قنداقه را گرفتم و همانگونه که گفته بود، دعا کردم. در این «! متولد شده است. در حق او دعا کن که مروج دین شود
هنگام ناگهان، آن رؤیا به خاطرم آمد و براي آخوند ملامحمدتقی مجلسی نقل کردم و ایشان خوشحال شدند. پینوشت: *
. برگرفته از: العبقري الحسان، ج 2، ص 175
قرآن همراه انسان کامل
سخنرانی آیت الله جوادي آملی چیزي بالاتر از قرآن کریم در جهان خلقت به صورت کتاب در نیامده است. گرچه انسان کامل
رسول گرامی(ص) در مقام نورانیت با سایر اهل بیت(ع) یک نورند، اما او کسی است که قرآن همراه با او نازل شده است.
بنابراین خداي سبحان وقتی در قرآن از پیام آورش یاد میکند، طرزي سخن میگوید که معلوم میشود قرآن به همراه پیامبر آمده،
نه پیامبر به همراه قرآن. از این تعبیر بر میآید که انسان کامل، سمتی دارد که قرآن باید همراه او باشد. و لذا خداوند در قرآن
میفرماید: از پیامبري که فرستادم اطاعت کنید و از نوري که به همراه او نازل کردم کمک بگیرید. 1 این تعبیر هم نشان میدهد که
قرآن به همراه پیامبر است و چون اولین صادر، همین خاندانند که یک نورند، بنابراین قرآن کریم یا در همین حدّ است یا از این
اولین مخلوقی ] « اول ما خلق » اولین فعلی که از خداوند صادر شد] و ] « اول ما صدر » حد، در خلاف آنها نیست. در تلو آنهاست. و
که آفریده شد] هم، نور رسولالله(ص) است. و چون امام صادق(ع) و تمام ائمه(ع) طبق زیارت جامعه، یک نورند، اولین فیض، نور
این خاندان است. قرآن در شعاع اینها و با اینها است. اگر چیزي در قرآن باشد که آن، همراه نداشته باشد، و چیزي در انسان کامل
باشد که در حوزة قرآن نباشد، این همراهی و مصاحبت نیست. چون منظور از همراهی، این نیست که هر دو، یک راه را طی کنند،
نظیر دو اتومبیل که در یک اتوبان حرکت میکنند، بلکه اگر صراط مستیقم و راه معنوي است هر دو در این راهند. لذا اگر در
قرآن کریم مطلبی باشد که انسان کامل آن را نداند یا به آن عمل نکرده و به آن متخلق نباشد و همچنین در انسان کامل یک
حقیقتی باشد که قرآن آن را در بر نداشته باشد، این اولین درجه اختلاف است. در حالی که رسول گرامی(ص) در حدیث ثقلین، 2
به نفی تأکیدي، اینها را از هم جدا نمیداند. انسان کامل اگر بخواهد به صورت کتاب در بیاید میشود قرآن، و اگر قرآن بخواهد
ثقل » به صورت انسان متجلی گردد، میشود پیامبر(ص)، امام صادق و سایر ائمه(ع). این یک حقیقت است که گاهی به صورت
درآمده است. همان طور که چهارده معصوم(ع) یک نورند. لذا وقتی به آن مقام رسیدیم « ثقل اصغر » و گاهی به صورت « اکبر
یاد « ذکر » میبینیم این دو ثقل هم یک نورند. خداوند در بخشی از آیات قرآن کریم، از وجود مبارك رسول گرامی(ص) به عنوان
کرده است: ... قد أنزل الله إلیکم ذکراً * رسولاً یتلوا علیکم آیات الله... . 3 خدا بر شما ذکري نازل کرده است. پیامبري که آیات
خدا را برایتان میخواند. یعنی وجود مبارك حضرت رسول(ص) میشود ذکر؛ قهراً رسول خدا، ذکر الله است همان طوري که
قرآن ذکر الله است. این که حضرت امیر(ع) فرمود: از من بپرسید قبل از آن که مرا از دست دهید، همانا من به راههاي آسمان از
راههاي زمین آگاهتر هستم. 4 این بیان همۀ ائمه(ع) است. منتهی همان طور که تشکیل حکومت در نوبت حضرت امیر(ع) ظهور
کرد و حضرت توانست آن خطبهها را ارائه کند، تشکیل حوزة فقهی هم در عصر وجود مبارك حضرت امام صادق(ع) ظهور کرد.
لذا اگر در عصر ائمۀ دیگر هم این امکانات فراهم بود، همان بیان نورانی حضرت امیر(ع) و همان تشکیل و تأسیس حوزة علمیه را
دیگران هم داشتند. ما که شیعیان وجود مبارك ائمه(ع) هستیم، در قبال تشیع مسئولیت خاصی داریم زیرا امام صادق(ع) میفرماید:
بر هر مسلمانی که ما را میشناسد، لازم است که در هر شبانهروز اعمالش را بر خودش عرضه کند. 5 بر هر شیعهاي لازم و ضروري
صفحه 15 از 60
است که تمام اعمال شبانهروزش را ارزیابی کند. اما آن ارزیاب چیست که بتواند به وسیله آن، اعمالش را بسنجد؟ فرمود: آن
چیزي که میزان است و میتواند ارزیاب باشد، جان شیعه است. بنابراین بیش از هر چیزي باید این ترازو را سالم نگه داریم؛ زیرا در
درون ما یک فطرتی نهادینه شده که خداي سبحان ما را با آن ترازو خلق کرده است. باید تلاش و کوشش کنیم به این ترازو آسیبی
نرسد. یا اصلًا گرد و غبار [بر آن] ننشیند و اگر خداي نکرده لغزشی هم هست، در بیرون از دروازة این ترازو ظهور کند نه به دل،
اما اگر به خود این جان نشست... آن وقت این ترازو و ماشین حساب، میشود دست خورده که با آن، محاسبه دقیق ممکن نخواهد
بود. این همان است که فرمود: و هم یحسبون أنّهم یحسنون صنعاً. 6 یک عده کار بد میکنند ولی باورشان این است که کار خوب
میکنند. بررسی، فکر و مطالعه هم میکنند، اما چه کنند، ترازو خراب است. این که در بعضی روایات فرمودند: میان خود و خدا
پردهاي قرار ده. 7 همین است که ترازو را سالم نگه بداریم زیرا یک راه مستقیمی باید بین ما و خدایمان باشد که آن را آلوده نکنیم
و نبندیم تا اگر اعمالمان را بر جانمان عرضه کردیم، این ترازو پاسخ بدهد که این عمل سنگین است تا خوشحال شویم... یا
سبکمغز و بیمغز [است] تا نگران بشویم. بتوانیم خودمان را براي رفتن به آنجا آماده کنیم و باید چیزي ببریم که آنجا نباشد تا از
ما بخرند. متاعی که آنجا خریدار دارد، فقر، تواضع، فروتنی و... است که آنجا نیست. رسالت حوزویان و دانشگاهیان... از این
فرمایش امام صادق(ع) آشکار میشود: خداوند رحمت کند مردانی را که چراغ و پرچم (نشان) [هدایت] میباشند. 8 این است که
چراغ راه مردم باشید؛ زیرا در این صورت شیعه نه تنها خود به بیراهه نمیرود، بلکه راه را هم به دیگران نشان میدهد، خداي
سبحان به رسولش میفرماید: شما را چراغ روشن روشنگر قرار دادیم. 9 امام صادق(ع) همین وصف را براي شیعیانش ذکر کرده که
شیعۀ ما چراغ امت است. منتهی حضرت رسولالله(ص) سراج منیر است براي کل جهان جن و ملک در طول تاریخ. چون انسان
کامل معلم همه هست. ما هم که شیعیان او هستیم در حوزة خود، به اندازه هستیمان میتوانیم یک منطقۀ وسیعی را روشن کنیم.
بعد حضرت امام صادق(ع) میفرماید: وقتی توانستید براي دیگران سراج منیر باشد، آن وقت فرشتگان با شما مصافحۀ میکنند. و
این عبادت است نه عادت و تبرك، همانند مصافحه مأموم با امام بعد از اقامۀ نماز جماعت. این توقعی است که حضرت(ع) لااقل از
، 2. شیخ حر عاملی، وسائلالشیعه، ج 8 . حوزویان، دانشگاهیان و قرآنپژوهان دارد. پینوشتها: 1. سورة اعراف ( 7)، آیۀ 157
4. نهجالبلاغه، ترجمه و شرح فیضالاسلام، خطبه 231 ؛ سلونی قبل أن تفقدونی . 3. سورة طلاق ( 65 )، آیۀ 10 و 11 . ص 19 ، ح 9
فلأنا بطرق السّماء أعلم منّی بطرق الأرض. 5. میرزا حسین نوري، مستدرك الوسایل، ج 12 ، ص 153 ؛ حقّ علی کلّ مسلم یعرفنا أن
7. شیخ حر عاملی، همان، ج 15 ، ص 242 ؛ إجعل بینک و . یعرض عمله فی کلّ یوم و لیلۀ علی نفسه. 6. سورة شمس ( 91 ) آیۀ 10
. بین الله ستراً. 8. میرزا حسین نوري، همان، ج 12 ، ص 291 ؛ رحم الله قوماً کانوا سراجاً و مناراً. 9. سورة احزاب ( 33 )، آیۀ 46
غیبت و دیدگاهها
گفتگو با صاحبنظران موضوع غیبت امام مهدي(ع) از دیرباز محل بحث و گفتوگوي فقها، متکلمان، محدثان و مورخان مسلمان
بوده و هر یک از آنها با توجه به حوزة پژوهشی و مطالعاتی خاص خود، وجهی از وجوه مختلف موضوع یادشده را مورد بررسی
قرار دادهاند، اما باید اذعان داشت که هنوز همۀ ابعاد این موضوع بر ما روشن نشده و بسیاري از پرسشهاي مطرح در این زمینه
پاسخهاي درخوري نیافتهاند. از این رو میتوان گفت که بحث از غیبت هم چنان نیاز روز جامعۀ ماست و با پرداختن مناسب به این
بحث میتوان به راهکارهایی براي چگونگی سامان دادن زندگی فردي و اجتماعی در دوران غیبت و چگونگی پایان دادن به این
دوران دست یافت. با توجه به این ضرورتها بوده است که با طرح پرسشهایی در این زمینه به سراغ تعدادي از دانشوران حوزه
رفتیم و از آنها خواستیم که به این پرسشها پاسخ دهند. حاصل این پرسش و پاسخ اقتراحی شد که اکنون خدمت شما عرضه شده
است. عزیزانی که در این اقتراح شرکت کردهاند عبارتاند از: حججالاسلام و المسلمین آقایان سید محمود بحرالعلوم میردامادي،
صفحه 16 از 60
« غیبت » علی رهبر، مهدي طائب، علیاکبر مهديپور و جعفر ناصري. به نظر میرسید پیش از هر چیز ضروري است که معنا و مفهوم
مشخص شود؛ از همین رو نظر حاضران در اقتراح را در این رابطه جویا شدیم. حجتالاسلام والمسلمین علی رهبر: دو تفسیر در
مورد غیبت در لسان روایات آمده است: تفسیر اول این که امام زمان(عج) در دسترس مردم نیست. یکی از بزرگان اخلاقی ما در
یک نطقی فرمودند که حتی بعید نیست آقا در یک نقطۀ دوردست زمین باشند. البته به عنوان یک احتمال با این قضیه برخورد
میکردند. حالا این در دسترس مردم نبودن یا به این صورت است که آن حضرت در نقطهاي در بیابانهاي دوردست یا منطقهاي
که مردم به راحتی نمیتوانند به آن دسترسی داشته باشند، زندگی میکنند. یا به تعبیر آن عالم، بعید نیست، اصلًا آن حضرت(ع) از
زمین ما فاصله داشته باشند. که این دیدگاه مطلوب و پسندیده به نظر نمیآید. تفسیر دوم از غیبت این است که حضرت در میان
مردم هستند ولی ایشان به گونهاي تصرف میکنند که شناخته نشوند. بسیاري از دیدارهایی که شخصیتهاي بزرگ با آقا امام
زمان(عج) داشتهاند، همینگونه بوده است که گاهی آقا تصرف میکردند اما بعد از اتمام ملاقات، افراد متوجه میشدند که خدمت
آقا رسیدهاند. این استتار حضرت در این شکل معجزه محسوب میشود. وقتی به روایات سر میزنیم مخصوصاً جلد 51 و 52
بحارالانوار و روایات را نگاه میکنیم، این دیدگاه تقویت میشود که آن حضرت از مردم دوري گزیدهاند. ولی این منافات ندارد
با تفسیر دومی که از غیبت کردیم. اگر با هم مروري بر این روایت داشته باشیم، آن نکتۀ مورد نظر را توضیح خواهم داد. از امام
سجاد(ع) نقل شده است که فرمودند: قائم ما(ع) سنتهایی از سنن انبیا را دارد. سنتی از حضرت آدم، سنتی از حضرت نوح، سنتی
از حضرت ابراهیم، سنتی از حضرت موسی، سنتی از حضرت عیسی، سنتی از حضرت ایوب و سنتی از حضرت محمد(ص). آن
سنتی که از آدم و نوح دارد، طول عمر است. سنتی که از ابراهیم دارد مخفی بودن ولادت و دوري گزیدن از مردم (اعتزال) است.
سنت مشابه حضرت موسی خوف و غیبت است. آن خوف لازم نیست خوف شخصی باشد، گاهی آدم به خاطر خدا باید از خود
نه این که بر « خائف » مراقبت کند، و بترسد آن مراقبتی که رسالت اوست آسیب نبیند. وقتی که ما به امام زمان(ع) میگوییم
خویشتن بترسند، بلکه میترسند که مبادا سنت الهی آسیب ببیند، زیرا آن سنت باید محفوظ بماند. سنتی که از حضرت عیسی(ع)
دارند، این است که مردم در مورد او اختلاف دارند. سنتی که از حضرت ایوب دارند این است که فرج ایشان بعد از فشارها و
مشکلات است. و سنتی که از حضرت محمد(ص) دارند قیام با شمشیر است. حضرت رسول(ص) بالاخره درگیر شدند و
جنگهاي فراوانی در زمان حضرت شکل گرفت تا بالاخره مشرکین سرکوب شدند. به نظر میآید تعبیر دوري گزیدن از مردم یا
خورشید » دیدگاه اول را تأیید میکند که آقا در دسترس مردم نیستند، ولی ما به روایات که مراجعه میکنیم گاهی تعبیر « اعتزال »
مطرح شده است؛ یعنی شما مشکل دارید و چیزي مانع دیدار حضرت شده است؛ میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست « پشت ابر
به این صورت مطرح نیست. البته « اعتزال » تو خود حجاب خودي حافظ از میان برخیز تمام این ملاقاتها هم نشان میدهد که بحث
هست ولی حضرت به هنگام اضطرار به سراغ افراد میآیند و یا یارانشان را به سراغ افراد « اعتزال » ممکن است برخی دفاع کنند که
میفرستند. اما این نحوة زندگی آن حضرت، که آقا میان مردم بدون این که شناخته شوند زندگی کنند، با تعبیر اعتزال هیچ منافاتی
ندارد. چون ازآن سو هم بحث خورشید پشت ابر و بهرهمندي از پرتو خورشید که روزآفرین و حرارتزاست در روایات ما آمده
است. حجتالاسلام و المسلمین مهدي طائب: غیبت در اصطلاح به معناي غائب بودن و ناپیدا بودن فرد از نقطهاي و منطقهاي است؛
یعنی کلمۀ غیبت، خودش به معنی ناپیدا بودن است منتهی در هر جاي یک معنا دارد. میگویند، فلانی غائب است، یعنی او را
نمیبینیم و حضور عملیاتی ندارد و سکوت کرده است. بنابراین غیبت یک نوع تناسبی با حضور دارد. ولی معناي حضور چیست تا
غیبت معنا شود. در لسان روایات، غیبت، به معناي نبودن حضوري شخص امام زمان(ع) در میان مردم است. آنچه که از غیبت در
ذهن میآید، این است که: مردم او را نمیبینند. بنابراین بیشتر بر میان مردم نبودن شخص آن حضرت(ع) تأکید شده است نسبت به
سایر ائمه(ع) که شخصشان در بین مردم بوده مگر این که گاهی به زندان میافتادند. حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر مهديپور:
صفحه 17 از 60
در لغت، از آن چه مخفی باشد و غیر خداوند از آن آگاه نباشد، به غیب تعبیر میشود. در آیات قرآن آمده است: فقل إنّما الغیب
لله فانتظروا إنّی معکم من المنتظرین. 1 بگو غیب فقط به خدا اختصاص دارد. پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظرانم. امام
صادق(ع) در تفسیر این آیه فرمود: منظور از غیب در این آیه امام غایب است. 2 همچنین در سورة بقره آمده است: الّذین یؤمنون
بالغیب. 3 آنان که به غیب ایمان میآورند. امام عسکري(ع) در تفسیر آن فرمودند: به آنچه از حواس پوشیده و اعتقاد به آن واجب
باشد غیب میگویند. 4 راغب اصفهانی در کتاب مفردات میگوید آنچه تحت حواس قرار نگیرد و از چشم و علم انسان پوشیده
باشد به آن غیب میگویند. 5 شیخ طوسی نیز در تفسیر واژة غیب میگوید: ابن عباس فرموده آنچه از جانب خدا آمده غیب است.
آنچه دانش آن از مردمان پوشیده، غیب است. و آنچه پیرامون حضرت مهدي(ع) در روایات آمده مشمول غیب میشود. 6 مرحوم
7 در «. آنچه شناخت آن واجب و راه آن منحصر به آیات و دلایل وحی باشد آن را غیب میگویند » طبرسی از بلخی نقل میکند که
آمده است. پیامبر(ص) فرموده: تکون له غیبۀ و حیرة براي آن حضرت [مهدي(ع)] غیبتی است « حیرت » ، احادیث به دنبال واژه غیبت
که در آن ایام مردم سرگردان میشوند. و مردمان در آن به گمراهی میافتند. 8 اما در مورد سردرگمی مردم، امام صادق(ع)
فرمودهاند: اما نه راه براي اولیاي الهی باز است و اگر خدا میدانست که اولیاي او در این مسئله به اشتباه میافتند، حتی یک لحظه
امام را غایب نمیکرد؛ اما چون خدا میداند که اولیاي الهی گمراه نمیشوند، براي آزمایش عموم این عمل را انجام داده است. در
مورد این غیبت تعبیري از امام صادق(ع) است که فرمود: آقاي من! غیبت تو خواب از دیدگان من ربوده و آرامش را از من برده و
عدم » دنیا را براي من تنگ نموده است. 9 حجتالاسلام و المسلمین جعفر ناصري: شاید تعبیر صحیح این باشد که غیبت حضرت را
و در روایات متعددي که بعضی از آنها در یوم الخلاص آمده است، غیبت را تشبیه « عدم حضور ایشان » بدانیم و نه « ظهور حضرت
به خورشید در پشت ابر کردهاند. امام(ع) در زمان غیبت همچون خورشیدي است در پشت ابر که، نظام خلقت از او بهره میبرند؛
هم از نور او و هم از حرارت او. ولی او پیدا نیست، همانند خورشیدي است در پس ابر. به تعبیر خواجه نصیر طوسی که میفرماید:
این غیبت از ناحیۀ ماست. در روایات مکرر نقل شده است که ایشان در بین مردم رفت و آمد دارند ولی « وجوده لطف و غیبته منّا »
مردم ایشان را نمیشناسند. در جریان تشرف علیابن مهزیار به خدمت حضرت آمده او وارد چادري که حضرت در آن نشسته
بودند شد. ابتدا حضرت اظهار اشتیاق نمودند که چرا دیر آمدي؟ در صورتی که علیبن مهزیار بیست سفر به حج مشرف شده
بودند فقط براي دیدار حضرت. عرض کرد: یابن رسول الله(ص)، کسی را نیافتم که مرا به سمت شما راهنمایی بکند. حضرت در
این هنگام با انگشت سبابه به سمت زمین اشاره میکردند و وقتی علی بن مهزیار این جمله را گفت، فرمودند: خیر، دلیل عدم
نهایتاً .« و لکنّکم کثّرتم الأموال »: تشرف شما نزد ما این نیست که راهنمایی نبود، بلکه شما شیعیان درصدد جمعآوري مال بودید
این که امام زمانی نبودید. از همین قضیه متوجه میشوید که مسئلۀ تشرف خدمت حضرت چقدر حساس است؛ یعنی چه کسی
است که درصدد زیاد کردن مال نباشد؛ یعنی به جاي زیاد کردن مال درصدد زیاد کردن محبت حضرت در دل خود باشد. جملۀ
که این جمله اهمیت صلۀ رحم را میرساند؛ .« و قطعتم الرحم؛ یعنی صلۀ رحم به جا نیاوردید » : اول حضرت این بود و بعد فرمودند
یعنی که ارتباط عاطفی بین خود را مراعات نکردید و این جمله گویا اشاره به آن است که حضرت دوست دارند میان تمام رحم،
اقوام، خویشان فراموش نکنیم همۀ مؤمنین به نحوي خویشاوندند با هم باید روابط عاطفی بالایی وجود داشته باشد و در
انتخاب میکردند. اتفاقاً در روایتی « عزلت » مشکلات یکدیگر را فراموش نکنند. این غیبت در انبیاي گذشته نیز بوده است و مدتی
هست که غیبت را با تعبیري از عزلت آورده است؛ یعنی تمام آثار وجودي حضرت هست و مردم از دعاي حضرت و نگاه حضرت
استفاده میکنند، الا آنکه نمیتوانند به محضر آن بزرگوار برسند، مگر افرادي خاص؛ چرا که خدمت حضرت رسیدن کار بسیار
بزرگی است. با توضیحات فوق به طور طبیعی این سؤال به ذهن خطور میکند که اصلًا غیبت چه ضرورتی داشته و راز و فلسفۀ
غیبت چیست؟ حجتالاسلام و المسلمین میردامادي امتحان و آزمایش، حفظ جان امام(ع) و ظهور طلب و درخواست عمومی براي
صفحه 18 از 60
حضور حضرت را حکمتهاي غیبت برشمرد. حجتالاسلام محمود بحرالعلوم میردامادي: سواي اینکه غیبت براي امتحان و
آزمایش مردم است، در احادیث آمده که حضرت از کشته شدن خائف و بیمناکند؛ البته با توجه به اعتقادات ما که ایشان را طاهر و
معصوم میدانیم باید مد نظر داشته باشیم که این خوف نفسانی نیست. ایشان بقیۀالله و یادگار و باقیمانده خدا هستند و باید تا روزي
که خداوند به آن حضرت اذن ظهور بدهند باقی بمانند. در بعضی از روایات هم غیبت یکی از مسائل الهی خوانده شده که رازي
پنهانی دارد و علم ما نسبت به آن موضوع کم است و تنها خدا و حضرت صاحبالامر(ع) هستند که از این موضوع اطلاع دارند. در
کنار همۀ این مسائل، مهمترین مسئله این است که در طول تاریخ بشر، قدر نعمت الهی را ندانست و به همین جهت مبتلا به عذاب
وعده داده شدة خداوند شدند؛ مردم قدر نعمت حضرت امیر(ع) تا امام عسکري(ع) را ندانستند و طبیعی بود که خداوند این نعمت
آخر را تا وقتی که بشریت بیدار شود حفظ کند. بالاخره باید در میان انسانها افرادي طالب و مشتاق پیروي از حضرت پیدا بشوند.
تازه در آن وقت است که خداوند عنایت میکند و ظهور رخ میدهد. دوران حیات و حضور ائمه(ع) را میتوانیم به دو دوره تقسیم
کنیم: دورة ابلاغ و دورة اجرا. دورة حیات معصومین(ع) از زمان پیامبر اکرم(ص) تا امام عسکري(ع) دورة ابلاغ بود که آن مدت به
اجمال و تفصیل قرآن و سنت نبوي عرضه شد. در طول این مدت بشر هرگاه قرار شد وارد گود اجرا بشود تاب نیاورد و تنها موجب
شهادت اهل بیت(ع) شدند. در واقع بشر ثابت کرد که هنوز از بیعدالتی، استبداد و نادانی خود خسته نشده و هنوز تشنۀ عدالت
نیست و این اتفاق تنها در زمان حضرت رخ خواهد داد و آن وقت زمان اجرا خواهد بود. حجتالاسلام رهبر در پاسخ به این سؤال
بیشتر روي همان نهان بودن سرّ غیبت تأکید کرده و پس از آن حفظ جان امام(ع) را در رتبۀ بعدي دانست ?. حجتالاسلام علی
رهبر: وقتی از امام صادق(ع) از علت غیبت سؤال کردند حضرت فرمودند: براي مسئلهاي که به ما اجازه ندادند آن را براي شما
کشف و نمایان کنیم. 11 گاهی عنایت و خواست خداوند بر پنهان ماندن مسئلهاي قرار میگیرد. در چنین شرایطی هر چقدر انسان
براي کشف آن موضوع تلاش کند، کوشش او بیثمر خواهد بود. راوي که دوست داشته در این باره بیشتر بداند. باز سؤال میکند.
حضرت فرمودند: وجه حکمت در غیبت ایشان همان وجه حکمت در غیبت حجتهاي پیش از حضرت بوده و این وجه حکمت
تنها پس از ظهور کشف خواهد شد. این موضوع یکی از اسرار الهی و غیبی از غیبالله است. وقتی ما خداوند را حکیم بدانیم همۀ
کارهایش را هم باید حکیمانه ببینیم. ما حتی در حالتی که جهت حکمت براي ما مشخص نباشد، چنین احساسی را حتی نسبت به
یک انسان عادي که چند سال رفتار حکیمانه از او دیده باشیم داریم و اگر از او هم یک فعالیتی ببینیم که علتش براي ما نامعلوم
باشد باز آن را حکیمانه میدانیم. باز در همانجا (بحار الانوار، ج 52 ، ص 92 ) روایتی از حضرت بقیۀالله(ع) آمده که حضرت مضموناً
پس از آن فرمودند: «. در قرآن آمده است که از مسائلی که روشن شدن پاسخ آنها، شما را ناراحت میکند، سؤال نکنید » : فرمودند
از ناحیۀ طاغوتهاي زمانه فشارهایی بر آبا و اجداد من وارد میشده و آنها هم به ناچار تقیه میکردند؛ گاهی مثل امام حسن(ع)
قرارداد آتشبس امضا میکردند و گاهی مثل حضرت علی(ع) قرارداد متارکه جنگ را براي یک سال قبول میکردند و در این
میان تنها سیدالشهدا(ع) بودند که آزادانه جنگیدند. اما من تحت هیچ فشاري نیستم و غایب شدهام تا وقتی که ظهور میکنم بیعت
احدي بر ذمۀ من نباشد. به عبارت دیگر براي اینکه وقتی من ظهور میکنم آزاد باشم و قولی به کسی نداده باشم و به خاطر
مصلحتی مجبور نشوم کوتاه بیایم. و خلاصه اینکه وقتی من ظهور میکنم بیعت هیچ طاغوتی بر گردنم نیست. از پیامبر اکرم(ص)
نقل شده که فرمودند: ایشان از قتل و کشته شدن هراسناك هستند چون اگر ظاهر شوند ایشان را تعقیب خواهند کرد. 12 عالم
بزرگواري میگفت: اگر شهرداري چراغی را نصب کرد و مردم یازده بار آن را شکستند طبیعی است که شهرداري بگوید من دیگر
چراغ دوازدهمی را نمیبندم. خدا هم در این جریان میگوید یازده ولی خودم را براي شما فرستادم به طور مستقیم و یا غیرمستقیم
کوتاهی کرده و با او همراه نشدید یا سکوت کردید. این یک انسان بزرگ باقی مانده را از دسترس قاتلان دور میکنم.
حجتالاسلام طائب نیز در پاسخ به این پرسش با تفکیک میان شخص و شخصیت ائمه(ع) پس از توضیحی مفصل در این زمینه،
صفحه 19 از 60
غیبت را ناشی از جهل ما نسبت به شخص و شخصیت حضرت بیان نمود و شناخت شایستۀ شخصیت امام زمان(ع) با لوازم و آثار
آن را مقدمۀ ظهور و نمایان شدن شخص امام(ع) دانست ?. حجتالاسلام مهدي طائب: در زمان صدور روایات که شخص امام
معرفی میشده و بر آن تأکید میکردهاند، امام در میان مردم نبودند و ما در زمان کنونی باید به شخصیت امام هم توجه داشته
باشیم. توجه به شخصیت ائمه(ع) یعنی اینکه ما بدانیم آنها چه جایگاهی دارند. ایشان معصومند و خطا نمیکنند. چنین افرادي باید
در قلۀ حاکمیت قرار بگیرند و مردم به دنبال آنها حرکت کنند. قرار گرفتن چنین شخصیتهایی در قلۀ حاکمیت منوط به آن است
که مردم آنها را خوب بشناسند؛ چون این اتفاق نیفتاده قرنهاست که قارونها در رأس کار قرار دارند. به عبارت دیگر میتوان
گفت در این شرایط حتی اگر شخص امام در میان مردم ظاهر و نمایان باشد شخصیت او غایب است؛ به عنوان مثال شما نگاه کنید.
وقتی امام محمدباقر(ع) در باغی مشغول به کار بودند، یک نفر میآید و به ایشان اعتراض میکند که یابن رسولالله(ص) آیا دنیا
اینقدر ارزش دارد که شما این طور کار میکنید و عرق میریزید؟ حضرت هم به او فرمودند: میخواهم از کدِّ یمین خودم بخورم.
کار کردن از نظر اسلامی عیب نیست ولی اگر منافع مردم را درجهبندي کنیم آن وقت باید به نحو دیگري به مسائل نگاه کنیم. این
شخص که علم مطلق دارد و میتواند علمش براي مردم مفید باشد وقتی میرود در باغ کار میکند و بیل میزند معنایش این است
که مردم ایشان را در حد یک انسان معمولی میشناسند. حتی شما نگاه کنید وقتی آن مرد میخواهد اعتراض کند امام(ع) را نعوذ
بالله متهم به دنیاطلبی کرده و اصلًا ذهنش به این سمت معطوف نمیشود که شاید این فعالیت امام(ع) دلیل دیگري غیر از آنچه به
ذهن او آمده داشته باشد و متوجه جایگاه علمی، معنوي و شخصیتی ایشان نبوده است. نکته بعدي این است که هرگاه شخصیت
ائمه(ع) در حال هویدا شدن بوده و مردم به مرور با شخصیت ایشان آشنا میشدهاند، شخصشان به خطر میافتاد و آنها را شهید
میکردند و این جریان براي همۀ آنها اتفاق افتاده است. در طول حیات ائمه(ع) همواره رابطهاي مستقیم میان عرفان شخصیت و
ترور شخص وجود داشته است و پیش از آن که شخصیت معلوم شود شخص را ترور میکردهاند. برخلاف سایر ائمه(ع) شخصیت
امام زمان(ع) براي همگان و به خصوص دشمنان ایشان شناخته شده بود بنابراین؛ پیش از تولد آن حضرت به دنبال شخص
میگشتند تا ایشان را بکشند. در چنین شرایطی ضروري است تا زمانی که شخصیت حضرت براي تودة مردم معلوم میشود و
بتوانند شخص ایشان را حفظ کنند، این شخص براي حکومتی که شخصیت را میشناسد نباید ظاهر بشود. زمانی که این تعادل به
هم بخورد غیبت هم مرتفع میشود؛ یعنی هر چقدر عرفان شخصیت براي مردم بیشتر شود خطر ترور شخص کمتر میشود. پس به
طور خلاصه باید بگوییم فلسفه غیبت این است که در طول مدت غیبت شخص حضرت از دید حاکمانی که شخصیت ایشان را
میشناسند مخفی میماند تا زمانی که شخصیت ایشان براي تودههاي مردم که میتوانند محافظ جان حضرت باشند شناخته شود و
ما در دوران غیبت باید به مرزي از عرفان شخصیت امام(ع) برسیم که مردم بتوانند با شناخت شخصیت، شخص حضرت را حفظ
کنند. حجتالاسلام مهديپور در پاسخ به این سؤال سراغ روایاتی رفته که در جواب همین پرسش بیان شدهاند و چهار وجه براي
غیبت حضرت مهدي(ع) برشمرد: حجتالاسلام علیاکبر مهديپور: در کلمات معصومین(ع) رازهایی براي غیبت بیان شده است!
اولین مسئله آزمایش و امتحان مؤمنان و مردم است. پیامبر اکرم(ص) آن را آزمونی الهی بیان نموده و با اشاره به آیۀ یثبّت الله الّذین
آمنوا... 13 خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند... ثابت میگرداند. فرمودند: خداوند به وسیلۀ غیبت مؤمنان را تمحیص و آزمایش
میکند. 14 امام کاظم(ع) میفرمایند: این آزمونی است از خدا که اولیایش با غیبت دچار شک و تردید نمیشوند وگرنه خداوند
حتی براي یک چشم بر هم زدن حجت خود را مخفی نمیکرد. 15 راز دومی که در روایات بیان شده این است بیعت کسی بر
گردن آن حضرت نباشد. 16 راز سوم، مسئلۀ ترس از کشته شدن است. امام صادق(ع) فرمودند: زیرا از طرفی نباید زمین خالی از
حجت باشد و از طرفی هم کفار دست به دست هم دادند تا نور خدا را خاموش کنند در حالی که ارادة پروردگار بر این تعلق
گرفته که حضرت آخرین حجت باشند. در این صورت چارهاي جز این نمیماند که حضرت مخفی باشند. البته در این دوران که
صفحه 20 از 60
دوران آزمون است قوهها به فعلیت میرسد و جامعه به بلوغ دست مییابد تا تحمل قبول عدالت را پیدا کند. و بالاخره پیامبر
اکرم(ص) فرمودند: این رازي از رازهاي خداست و دانش آن از بندگان پوشیده است. 18 و امام صادق(ع) فرمودند: به جهت دلیلی
که به ما اجازه داده نشده از آن پرده برداریم؛ راز این غیبت جز بعد از ظهور آشکار نمیشود چنانچه در ماجراي حضرت خضر(ع)
راز اعمالی که انجام داد جز بعد از جدا شدن [از حضرت موسی] آشکار نشد. و در نهایت حجتالاسلام ناصري رازهاي اساسی
غیبت را قدرناشناسی مردم و همچنین آزمایش الهی دانست و گفت: حجتالاسلام جعفر ناصري: به نظر میرسد که این پرسش
جوابهاي متعددي داشته باشد که برخی اهمیت بیشتري به نسبت بقیه دارند. درعبارات قرآنی صراحتاً این موضوع بیان شده که
استمرار یا قطع هر نعمتی که خداوند به بندگان خویش عنایت فرموده به عملکرد خود آنها بستگی دارد به این شکل که اگر مردم
قدردان نعمت بودند، خداوند همچنان آن نعمت را عنایت میکند و اگر ناشکري و کفران کردند، خداوند آن نعمت را از آنها
سلب مینماید. در زمان حیات ائمه(ع) از حضرت علی(ع) تا امام حسن عسکري(ع) مردم آنگونه که بایسته و شایسته بود قدر
ایشان را ندانستند تا جایی که امام سجاد(ع) فرمودند: اگر جد ما رسول خدا(ص) مردم را سفارش کرده بودند که اهل بیت مرا به
رنج و درد و عذاب مبتلا کنید، بیش از اینکه مردم ما را آزار دادند، امکان نداشت بتوانند فعالیتی بکنند. مردم که قدردان حضور
امام نبودند ولی از طرفی هم بنابر روایات و اعتقادات ما زمین بدون وجود امام باقی نمیماند و براي ادامه و استمرار بقاي خود
نیازمند وجود حجت و امام است. 19 نتیجه این میشود که امام در پس پرده غیبت قرار گیرند. و از دیدگان مردم نهان شوند. راز
دیگر غیبت آزمایش الهی است. خداوند دوباره و خطاب به اهل ایمان میفرماید: و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من
الاموال و الانفس و الثمرات 20 و قطعاً شما را به چیزي امثال ترس و گرسنگی، و کاهشی در اموال و جانها و محصولات
میآزماییم. این امتحان در ابعاد مختلف در ایام غیبت امام بیشتر است و مردم در این دوران با امتحانات بیشتري سنجیده میشوند.
پس از این امتحانها کسانی که با وجود غیبت امام(ع) دین و ایمان خود را نگه دارند بیشتر اجر میبرند و ارزش والایی خواهند
داشت. و کسانی هم که از آن سربلند بیرون نمیآیند ایمانشان را از دست میدهند. البته این علاوه بر دیگر مطالبی است که در
روایات آمده است؛ مثلاً از امام مجتبی(ع) نقل شده که راز غیبت را به واسطۀ دشمنان بسیاري که حضرت دارند دانستهاند و
فرمودهاند به واسطۀ این غیبت امنیتی براي ایشان به وجود میآید تا این دشمنان به حضرت دسترسی نداشته باشند. ادامه دارد...
4. تفسیر . 3. سورة بقره ( 2)، آیۀ 3 . 2. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، ص 340 . پینوشتها: 1. سورة یونس ( 10 )، آیۀ 20
7. امین الاسلام، . 6. شیخ طوسی، تفسیر تبیان، ج 1، ص 55 . 5. راغب اصفهانی، مفردات القرآن، ص 366 . امام عسکري(ع)، ص 67
10 . ان عذابی لشدید؛ . 9. شیخ صدوق، همان، ج 2، ص 253 . 8. فرائدالسمطین، ج 2، ص 335 . طبرسی مجمع البیان، ج 1، ص 121
14 . فرائدالسمطین، . 13 . سورة ابراهیم ( 14 )، آیۀ 27 . 12 . همان، ص 90 . 11 . بحارالانوار، ج 52 ، ص 91 . سورة ابراهیم ( 14 )، آیۀ 7
19 . لولا الحجۀ لساخت . 17 . همان. 18 . فرائدالسمطین، ج 2، ص 336 . 16 . همان، ص 342 . 15 . کافی، ج 1، ص 331 . ج 2، ص 336
. الارض باهلها. 20 . سورة بقره ( 2)، آیه 155
آخرالزمان